كلبه







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





جملات پ ن پ

بابام از اداره زنگ زده خونه بعد کلی احوال پرسی میگه معین خودتی ؟ میگم: پَ نَ پَ به سیستم تلفنبانک بانک تجارت خوش آمدید ! برای پرداخت قبوض شماره ۱ ، برای اطلاع از موجودی حساب شماره ۲ ! گفت زهرمار و قطع کرد ! دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق ! منم پای پَ نَ پَ بودم ، گفت اگه یه بار دیگه بگی پَ نَ پَ دیگه تو این خونه نمیخوابی !!! گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا ؟ گفت پَ نَ پَ خونه رو عوض میکنم !
***

داشتیم خیلى شنگول تو خیابون قدم میزدیم که یهو صداى ترمز شدیدى اومد و دوتا پا که یکى عمودى و یکى افقى رو هوا بود ! خلاصه ملت جمع شدن بالای سر یارو که در این هنگام راننده پیاده شد و در کمال خونسردى گفت : آقا چیزیتون شد ؟ یارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حالیکه به سختى نفس میکشید گفت : پَ نَ پَ خودمو انداختم زمین از داور پنالتى بگیرم ! راننده گفت : نمکدون منظورم اینه که میخواى زنگ بزنم اورژانس ؟ یارو گفت : پَ نَ پَ زنگ بزن برنامه ۹۰ عادل اینا کارشناسى کنن ببینن صحنه پنالتى بود یا نه !!!

***

با رفیقم رفتیم پیک نیک بهش چاقو دادم در قوطی کنسرو باز کنه ، میگه با این بازش کنم ؟ گفتم پَ نَ پَ روش راست کلیک کن ، اوپن ویت بزن با مدیا پلیر بازش کن !!!
***

رفتم پایگاه انتقال خون ، یارو میپرسه اومدید خون بدید ؟ پَ نَ پَ اومدم دو واحد خون بگیرم تو بازی گیم اور نشم !!!

***

رفتم جواب آزمایش زنمو بگیرم ، طرف برگشته میگه مبارکه ! میگم پدر شدم ؟ میگه پَ نَ پَ مادر شدی خودت خبر نداری !
***

داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته ! برگشتم خونه در زدم داداشم در رو باز کرده با تعجب میپرسه : حامد تویی ؟ نرفتی باشگاه ؟ میگم: پَ نَ پَ حامد رسید من دیلیوریشم !!!

***

لپ تاپم رو بردم نمایندگی ، میگم ضربه خورده کار نمیکنه ، یارو میگه ضربه فیزیکی ؟
پَ نَ پَ بی محلی کردم بهش ، ضربه روحی خورده !!!

***

دوازده شب رسیدم دم خونه ، کلید نداشتم !!! به داداشم زنگ زدم میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن ! میگه در خونه رو ؟ پَ نَ پَ در یخچالو !!!
***

مرغ رو از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟
پَ نَ پَ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !!!

***

اتوبوس رسیده به ایستگاه ، بلند شدم تا در اتوبوس رفتم ، یارو به زور خودشو جا میکنه بیاد تو ، میگه آخ ببخشید میخواستین پیاده بشین ؟ پَ نَ پَ به افتخار ورود شما بلند شدم

***

داداشم تو حموم زده زیر آواز ، بهش میگم میشه نخونی ؟ میگه صدام بده ؟ میگم پَ نَ پَ میترسم آب بپره تو گلوت خفه شی ، یکی از استعدادهای موسیقی کشو رو از دست بدیم !!!

***

به رفیقم میگم توی مغازت یه فلش پیدا نکردی ؟ میگه فلش گم کردی ؟
پَ نَ پَ من یه فلش پیدا کردم گفتم شاید تو هم یکی واسه خودت پیدا کرده باشی

***

دوستم گفت هروقت ناامید شدی برو کوهستان و داد بزن امیدی هست ؟ جواب میاد هست هست هست !!!
من هم رفتم کوهستان و داد زدم امیدی هست ؟ جواب اومد پَ نَ پَ ، پَ نَ پَ ، پَ نَ پَ !!!

***

هفته پیش مریض شدم ، رفتم آمپول بزنم ؛ آمپولارو دادم به پرستاره میگه آمپول بزنم ؟
پَ نَ پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم

***

با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینی ، دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی ؟
پَ نَ پَ اومدیم بکوبیمش ۳ طبقه بسازیم !!!

***

دیروز اومدم خونه دیدم مامانم آشپزخونه ست ، بهش میگم سلام ! ۲۰ دقیقه بدون اینکه چیزی بگه بهم زل زده ؛ میگم چیزی شده ؟

میگه نمیدونم چی بگم که بعدش نگی پَ نَ پَ !!!

***

آب خونه قطع شده بود ؛ بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد ، میپرسه زنگ لوله هاست ؟
پَ نَ پَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال فرستاده !!!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


[+] نوشته شده توسط آیدا و عليرضا در 21:9 | |